مثل دال



بسم الله الرّحمن الرّحیم»

آن‌قدر که من تجربه کرده‌ام، ظاهراً در کتابخانه‌های عمومی قانون خاصی درباره‌ی سپاسگزاری یا ارائه‌ی خدمات به اهداکنندگان کتاب وجود ندارد. البته با این موضوع مشکل شخصی ندارم، اما به‌نظر می‌رسد که نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، بتواند با تشویق مردم به اهدای کتاب در جهت هدف یا وظیفه‌ی خود که افزایش سرانه‌ی مطالعه و گسترش فرهنگ کتابخوانی در جامعه است گامی بردارد.

پیشنهاد ساده است. با توجه به افزایش قابل‌توجه قیمت کاغذ و کتاب و هزینه‌ی نه‌چندان بالای عضویت در کتابخانه‌های عمومی، هر فرد بتواند با اهدای یک (یا چند) کتاب، عضو کتابخانه شود. به این ترتیب هم محتوای کتابخانه‌ها (هم از نظر تعداد عناوین و هم از نظر تعداد کتاب‌ها) غنی‌تر می‌شود و هم احتمالاً افراد بیشتری به عضویت کتابخانه‌ها درمی‌آیند و از خدمات آن‌ها استفاده می‌کنند.

آیا در حال حاضر چنین قاعده و قانونی وجود دارد؟ مشاهدات من وجود آن را تأیید نمی‌کند. من از طریق بعضی راه‌های ارتباطی اعلام‌شده‌ی مسئولین نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، این پیشنهاد را مطرح کردم. شما هم اگر مفید می‌دانید، لطفاً مطرح کنید.


بسم الله الرّحمن الرّحیم»

همیشه وقتی مراسم تشییع پیکر شهدا را می‌دیدم، در دل می‌گفتم ای کاش من هم در مراسم شرکت کرده بودم. اما همیشه یا بی‌خبر می‌ماندم یا کوتاهی همتم سبب می‌شد که بهانه‌ای برای شرکت نکردن در مراسم فراهم شود. این‌قدر این ماجرا ادامه پیدا کرد تا سال گذشته که آن شهید آمد و این‌جا هم شرحی از آن را بازگو کردم.

ادامه مطلب

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم»

اکنون تو پس از آن توبه که خودت داشتی و طلب این توبه از او، با او حرف‌هایی را در میان می‌گذاری که: خدایا! من هر گاه با خودم گفتم که آماده شدم و برای نماز به‌پا ایستادم و به نجوای تو رسیدم، هر گاه که این را با خودم گفتم و هر گاه که این آمادگی را پیش‌بینی کردم، بر‌عکس تو مرا با چُرت و خواب همراه کردی و شور نجوا را از من گرفتی.

ادامه مطلب

بسم الله الرّحمن الرّحیم»

خوب، راستش این است که در مورد بازگشت کتاب‌هایی که امانت می‌دهم چندان صبور نیستم. نه این‌که خواندن کتاب‌هایم را به کسی پیشنهاد نکنم یا آن‌ها را امانت ندهم، اما مثلاً چند هفته که از قرض دادن کتاب می‌گذرد، هی چشمم به جای خالی آن کتاب در کتابخانه می‌افتد و با خودم می‌گویم: ای بابا! داداش بردار بیار دیگه کتابو. چی‌کار می‌کنی؟» بدیهی است ‌که کسی که کتاب را امانت می‌گیرد، خوب است که آن را در زمان معقولی بخواند و برگرداند. اگر به این رفتار عادت ندارد، تلاش برای اصلاح رفتار و عادت کردن به منضبط بودن درباره‌ی بازگرداندن امانات می‌تواند موجب رشد او شود. اگر من بتوانم در این جهت به رشد او کمک کنم، در واقع می‌توانم به رشد خودم هم کمک کنم، اما مشروط بر این که نیت من و بینش من حقیقتاً این‌گونه باشد، نه آن‌که ویژگی مثل بی‌صبری یا . حمل بر رشدخواهی برای دیگران کنم. حالا سؤال این است که آیا با یادآوری مکرر این نیاز به اصلاح نیت، می‌توان آن را اصلاح کرد یا راه درمانی دیگری وجود دارد؟


 

بسم الله الرّحمن الرّحیم»

لا تُضادُّ فی حُکمِکَ؛ تو در حکم و قضاوت مخالفی نخواهی داشت.

وَ لا یَعتَرِضُ عَلَیکَ؛ و بر تو اعتراضی در این مدیریت و تدبیر نخواهد بود. کسی بر تو اعتراض ندارد. آخر اعتراض باید با آگاهی و احاطه همراه باشد و شریک تو باید از تو مدد نگرفته باشد و وکیل مدافع از کسانی که تو آن‌ها را آفریدی، باید مهربانی را از تو نگرفته باشد. و محاکمه‌چی تو، باید شناخت و آگاهیش را از تو دریافت نکرده باشد.

ادامه مطلب

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

امام زاده شهنت الدین چوم شورای زکات شهرستان شبستر TAROM STUDENT CLUB پارچه مجلسی زنانه فروش و معرفی انواع کالای برقی دانگچئون بلاگ اهنگهای رپ ایرانی طرح درس نویسی پیش دبستان دانلود خلاصه کتاب آسیب شناسی روانی هالجین گاهی من...